۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

مادری که دختر ۸ ساله‌اش را از خانه بیرون کرد و فحش کمر به پایین به دختر داد !








تلفن زنگ زد سلام خوبی‌ نه اصلا امروز خوب نیستم چرا برای اینکه بچه برادرم باید به خونه مادر بزرگش ببرم خوب اینکه ناراحتی ندارد تو که نمیدونی ؟قطره‌های اشک را حس می‌کردم از پشت تلفن، خوب بگو تا من هم بدونم مادرش گفته که من دیگر روژان را نمیخواهم انگار دنیا روی سرم خراب شد ،روژان دختری که فقط ۸ سال سنّ دارد کمی‌ هم از ناحیه پا دچار مشکل مادر زادی است آی خدای من یعنی مادر ایرانی نه نمیشه داشتم خودم را قانع می‌کردم گفتم خوب برو بیارش شاید مقطعی باشد در جواب شنیدم نه بابا مقطعی چی‌ ،گفته روژان را ببرید برای خودتان من دیگر طاقت دیدن این دختر را ندارم طبق هماهنگی‌های لازم روژان به خانه مادر بزرگش منتقل شد روز بعد دوباره زنگ زدم خوب چی‌ شد ،آوردیمش خونه مادرم ،پدر روژان هم اینک در زندان به سر میبرد خوب بخیر گذشت ،نه بابا چی‌ بخیر گذشت دوباره چی‌ شده داشت برای باباش یک اسمس میداد از موبایل من اگه بدونی که چی‌ نوشته بود بابا ترو خدا زود تر آزاد شو که دیگه مامانم منو دوست نداره ترو خدا منو دیگه ولم نکن برو بیا با هم زندگی‌ کنیم مامانم به من فحش میده به من میگه...قول میدهم که برات آشپزی کنم بابا دوست دارم ،من گفتم جواب باباش چی‌ بود ؟گفت خط موبایل را عوض کرده بود ه و به دست یک زندانی دیگه رسیده خوب بعد چی‌ شد اون هم به من زنگ زد و کلی‌ عذر خواهی‌ کرده بود و گریه میکرد، خدای من این چه بلای آسمانی هست که بر سر کودکان ایران می‌بارد خدایا درد را تا کی‌ باید تحمل کنم من در جواب گفتم دلیل نخواستن روژان از طرف مادش چیست ؟گفت گزارش مامانش را به پدر بزرگش داده گفت, من از روژان سوال کردم گفتم چی‌ شده روژان جان گفته فقط به پدر بزرگم گفتم مامانم اتو میزند گفتم مامان برو کار کن فحش شنیدم روژان همیشه میگه مامانم منو دوست نداره اما من مامانم را دوست دارم ،خدای من از باران رحمتت سپاسگزارم همیشه روژان میگوید از مادرم پرسیدم فلان فحش یعنی چی‌ ؟مادرم کمی‌ با مکث گفت یعنی از کمر به پایین !!! و هر زمان برای من تعریف میکنه میگه مادرم فحش کمر به پایین به من میدهد خدیا کاشکی‌ اجازه داشتم که یک عکس از این دختر معصوم چاپ کنم اون وقت شما هم مثل من با خون و اشک این مطلب را مطالعه میکردید پدر روژان جان در زندانی در تهران هست و مدت دو سال هست این خانواده جدا از هم زندگی‌ میکنند یک جای از یک هنرمندی نوشته‌ای دیدم که نوشته بود حضانت حق مادرن است.۱۶ تیر ماه ۱۳۹۰ محمد علی‌ انصاری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر