۱۳۹۳ مهر ۶, یکشنبه

#‏هو‬ ‫#‏مددی‬ ‫#‏علی‌‬ #علی‌ همراهی من با دراویش گنابادی استکهلم

در سایت مجذوبان نور
https://www.facebook.com/majzooban.org/photos/a.168280069924661.43204.160176907401644/696758350410161/?type=1&theater

اعتراضی نوری زاد روبروی زندان اوین با اکرم نقابی مادر سعید زینالی

 دانشجوی ۱۵ سال غائب دانشگاه تهران که توسط وزارت اطلاعات ربوده شده است 
 سعید زینالی کجاست ؟

۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه

نامه روحا ۱۲ ساله در مورد حقوق بهأیان ایران به رئیس جمهور


رئیس جمهور عزیز کشور
سلام
امیدوارم از زحمات همیشگی خسته نباشید.
من، یک دختر ۱۲ ساله و یک شهروند ایرانی بهائی هستم و مایلم در کمال ادب و احترام به عنوان یک شهروند، با شما صحبت کنم. مطمئناً شما در جریان های اخیر، یعنی کنکور و قبولی آن هستید و من هم در این سال اخیر، شاهد زحمات خواهرم و دوستان او برای کنکور بوده ام. من؛ به عنوان یک خواهر، سختی هایی که او برای درس خواندن و قبولی امسال در دانشگاه کشیده را دیده ام و بسیار امیدوار بوده ام که امسال ما را به دانشگاه ها راه دهید. ولی متاسفانه نه تنها من؛ بلکه هم کیشانم نیز امیدشان را برای امسال هم از دست داده اند. من؛ آینده ی خواهرم را در ایران میدیدم که دکتری برجسته است، امّا گویا او نمی تواند به ایرانش خدمت کند.
واقعاً ما با شما چه فرقی داریم؟ مگر ما انسان نیستیم؟! آیا به نظر شما به دست آوردن رتبه بالای ۱۰۰۰ تجربی و یا رتبه ۱۱۳ ریاضی آسان است؟ مگر ما حق درس خواندن و خدمت کردن به ایران را نداریم؟! چرا باید بیش از نیمی از صندلی های دانشگاه ها خالی بماند و به دلیل بهائی بودن، ما را راه نمی دهید؟ آیا این حق ما نیست که تحصیل کنیم؟ مسیحی با یهودی چه فرقی دارد؟! مسلمان با بهائی چه فرقی دارد؟! مگر پیام همه ی ادیان یکی نیست؟! مگر خدای همه ی ادیان یک خدا نیست؟! آیا به این فکر کرده اید که هر فردی که در ایران زندگی می کند، آرزوی سربلندی ایران را دارد؟ پس چرا جلوی این سربلندی را می گیرید؟! آیا فکر می کنید اگر ما از ایران برویم، ایران آباد می شود؟ ما در ایران می مانیم؛ زیرا ایران را دوست داریم و به این امید می مانیم که روزی بتوانیم ایرانمان را آباد کنیم.
ما بهائیان؛ بیش از سه نسل از دانشگاه محروم بوده ایم و واقعاً دوست دارم بدانم اگر چنین اتفاقی برای شما می افتاد، چه می کردید؟! آیا دست روی دست می گذاشتید و ظلم ها را نگاه می کردید و یا تلاش می کردید تا حقتان را از دیگران بگیرید؟! این که بعد از ۳۶ سال محرومیّت از دانشگاه، از نسل مادربزرگ هایمان تا به امروز، این ظلم ادامه داشته واقعاً خوشحال کننده است یا ناراحت کننده ؟! خواهشمندم به عنوان یک رئیس جمهور، خود را جای ما بگذارید و جواب این نامه را بدهید.
با تشکر
روحا ثابت

۱۳۹۳ شهریور ۲۲, شنبه

به جرم دادخواهی دانشجو یان زندانی ایران هنگام سخنرانی وزیر خارجه سوئد دستگیر شدم



امروز حزب folk partiکه در راس امور است و هنگام سخنرانی وزیر خارجه سوئد و معاونش داد زدم به داد دانشجو ٔیان ایرانی‌ که به جرم سیاسی در زندان  هستند برس اولش خندید دوباره و سه باره داد زدم مردم گفتند وقت میده اما نداد آمد پایین گفت احترام بذار گفتم من به تو احترام میذارم اما به داد مردم و دانشجو ٔیان زندانی برس نمیدونم شاید به خاطر همین اخرجم کنند اما صدای بی‌ صدا هستم  هر جای که صدای و فریادی لازم باشد از مردم زجر دیده ایران فریاد خواهم کرد نتیجه این شد که سوار ماشین پلیس شدم خآرج از شهر من را پیاده کردند !

۱۳۹۳ شهریور ۲۱, جمعه

آوا شهریور زادروزت سعید زینالی

آوا شهریور
زادروزت سعید زینالی
مزن ای عدو به تیرم، که بدین قدر نَمیرم
خبـرش بگـو که جـانم، بدهم به مژدگانی
همه دعوت هستید ۳۱ شهریور منزل مادر سعید زینالی آدرس اعلام میشود

۱۳۹۳ شهریور ۱۷, دوشنبه

جمهوری اسلامی بهترین دانشجو ٔیان هموطن بهای را از تحصیل محروم کرد اینبار تارا هوشمند !


یک ماه گذشت از روزی که از شدت عصبانیت میخندیدم و میگفتم " نقص پرونده خوردم ،حتی رتبه ام را هم ندیدم ، نامه ام امنیتی بود و ثبت نشد و در نهایت به چندین جا نامه نوشتم اما جوابی در یافت نکردم "
عده ای از دوستانم را دیدم که رتبه هایشان را گرفتند و برای مرحله بعد ثبت نام کردند یکی از آنها هم تارا ...
امشب در حالی که سعی میکردم بخوابم ویبره های وایبر خوابم را گرفت ، مسیج های گروه دوستانم بود باز کردم و شروع کردم به خواندن تارا گفته بود " نقص پرونده مدل جدید خوردم " خواب از سرم پرید و عکسی که فرستاده بود را باز کردم ...
لبخندی بر لبم نشست با خود گفتم آن دفعه مشکین دشت این دفعه تهران ... خوبه ...
سریع برای تارا نوشتم " فدای سرت تو هم به ما پیوستی " گفت " حتما میایم تهران "
احساسش را به خوبی درک میکنم و میدانم الان احساسی بین خشم و خوشنودی دارد ... خشم از تبعیض صورت گرفته و خوشنودی از ایستادگی پای عقیده اش ...
در همین فکرها بودم که دیگری مسیج داد " بهت افتخار میکنیم تارا "
لبخندم عمیق تر شد ...
نمیدانم الان خشم بر تو غلبه کرده یا احساس رضایتت؟ فقط میدانم که درد تو بیشتر از من است ، تو یک مرحله دیگر جلو رفتی و امیدوار تر بودی ...
اما باور کن تمام میشود این روز ها ... روزی میاید که در کنار دیگر هموطنانمان چه مسلمان ، چه یهودی ، چه مسیحی ، چه زرتشتی ، چه بودایی ، چه برهمایی، چه ... درس میخوانیم و دست در دست هم میسازیم این مرز و بوم را ...
میدانی تارا؟من و تو از کودکی جدا از هم و در دو شهر مختلف بزرگ شده ایم اما اگر این محدودیت ها نبود هیچوقت انقدر به هم نزدیک نمیشدیم ...
ازت تشکر میکنم و بهت افتخار میکنم که پای عقیده ات ایستادی و حاضر نشدی برای لحظه ای دروغ بگویی ...
روحیه 17/6/93

۱۳۹۳ شهریور ۱۶, یکشنبه

سعید زینالی کجاست ؟

مادر سعید زینالی تعطیلی‌‌های اعتراضی با نوری زاد  مقابل سفارت سابق آمریکا 

بپیوندید به مادران منتظر 

روز‌های تعطیل ساعت ۵ بعدظهر مقابل سفارت سابق آمریکا