۱۳۹۶ مهر ۲۵, سه‌شنبه

اشغال و غارت کرکوک سال ۲۰۰۳ توسط نیروهای بارزانی و دیگر گروهای کورد عراقی

اشقال و غارت کرکوک سال ۲۰۰۳ توسط نیروهای بارزانی و دیگر گروهای کورد عراقی و حمله به ثبت اسناد این شهر و تغییر ژنتیکی و سیستماتیک این شهر به یک منطقه کورد نشین !

۱۳۹۶ مرداد ۷, شنبه

نامه لیلا موسوی به حسن روحانی رئیس جمهور

خانواده ی موسوی از سال هشتاد و هشت مانند خیلی دیگر از کسانی که آسیب دیدند مورد هجوم انواع حملات بود. جدا از حصر زهرا رهنورد و میر حسین موسوی، تک تک افراد خانواده به نوعی مورد تهدید و اکثرا مورد خشونت قرار گرفتند که خیلی از آنها رسانه ای نشد.
تا به امروز که جان عمویم در خطر است فریادم بر نیامده وگرنه دل سوخته ای دارم و ناگفته های فراوان که چه ها بر سر خودِ من آمد
ما از خود گذشتگی را در این چند سال به خوبی فرا گرفتیم
امروز دیگر نه سکوت می کنم و نه مصالحه
آن کس که گفت رفع حصر می... کند و روز پیروزی اش ملت نام محصور را فریاد زدند باید جواب گو باشد.
اصلاح طلبانی که ما را تشویق کردند و دلجویی کردند و در مصاحبه ها و فضاهای مجازی شان نام از عموی من بردند و خروار اعتبار از نام بردن او به دست آوردند حرفی بزنند
لا اقل بگویند #دلواپسیم
می توانید این را نامه ای سر گشاده به رئیس جمهور محسوب کنید.
آقای رئیس جمهورمی دانم که می دانید که می دانیم، هم شما پدر من را خوب می شناسید و هم او شما را خوب می شناسد، می دانم که خاطرات ایام قدیم، که در مسائل بین الملل با هم همکاری نزدیک داشتید را به یاد دارید.
پس ان قدرها هم که به نظر می رسد با ما نا آشنا نیستید.
آنچه از ما می دانید فقط حصر میر حسین موسوی نیست.
می دانم که ریاست جمهوری سرتان را شلوغ کرده.
ولی گاهی نگاهی.. صحبتی.. دلجویی... این است رسم رفاقت دیرین؟
من آن زمان نبودم ولی الآن به عنوان دختر رفیق ایام قدیم می گویم عمویم حالش بد است. دخترانش بی خبرند. #دلواپسیم. دلواپس.
کلمه ی "#رفع_حصر" پشتش هزار مسئولیت دارد! اگر رفع نمی کنید لا اقل مراقبتش کنید، باز هم سخت است؟ بگذارید خودمان به حالش رسیدگی کنیم، باز هم در توانتان نیست؟ لا اقل بگذارید بدانیم! حال او را بدانیم! این صدا ساکت نمی شود.
این صدای کسی است که شش سال است عمویش را ندیده.
این صدای دختر میر محمود موسوی است که نزدیک یک سال در وسط خیابان ترور شد
جان آدمیزاد که شوخی بردار نیست
من از آنها نیستم که بنشینم و مرگ نزدیکانم را تماشا کنم
می گویم من، چون این ها حرف من است، مسئولیتش هم با خودم
لیلا #موسوی خامنه

۱۳۹۶ تیر ۲۱, چهارشنبه

شکستن قلم بی‌ بی‌ سی‌ و خود سانسوری زندان مخوف پناهندگان زایس در هلند در "برنامه نیایش برای ماندن" !

در برنامه نیایش برای ماندن خبرنگار بی‌ بی‌ سی‌ به هلند سفر کرده و با پناهندگان ایرانی در رابطه با مسیحی‌ شدن آنها مصاحبه می‌کند حدس و گمانه زنی‌ بی‌ بی‌ سی‌ بر این است که ایرانیان بیشتر برای ماندن در هلند تلاش میکنند اما از زندانی که سالها که برای پناهندگان ایرانی‌ و خارجی‌ زن و مرد کابوسی در آمده سخن به میان نمیاورد این زندان در شهر زایس است نزدیک آمستردام این زندان یک پادگان قدیمی‌ نیروی هوای این کشور بوده و از سوله‌های هواپیمای جنگی برای زندان کردن پناهندگان زن و مرد استفاده میشود من بارها به کمسیون حقوق بشر هلند در ارتباط زندانی کردن زنان ایرانی‌  شکایت کردم اما جوابی که شنیدم در نبود این زنان حق اعتراض ندارم این زندان مخوف  هر پناهنده  بعد از جواب منفی‌ باید ۱۰ ماه را در این زندان بگذارند زنان ایرانی‌ بخاطر آبروی خود حتا به خانواده‌های خود در مورد بازداشت‌شان در این زندان سخنی با بستگان خود هم نمیگویند حتا نامهٔ به فریبا داوود مهاجر نوشتم که این نامه را به خانم شیرین عبادی بدهند اما خبری موثقی دریافت نکردم تا به حال در این زندان مخوف با افراد مثل مجرمان برخورد میشود و باید ۱۵ ساعت در یک اتاق ۳ متری حبس باشند از ساعت ۵ بعد ظهر تا ۸ صبح روز بعد .
به امید آزادی ایران زمین  

۱۳۹۶ خرداد ۳, چهارشنبه

متن نامه ای حبیب الله آشوری به رهبر نظام

متن نامه ای است که حبیب الله آشوری به رهبر نظام نوشته است که نسبتی با گروه فرقان ندارد به تاریخ این نامه توجه کنید به جا است که روزنامه شرق هم که امروز میان اشوری و گروه فرقان نسبت برقرار کرده است هم ببیند متاسفانه تاریخ این چنین ساده توسط افراد تحریف می شود

نامه ای به امام خمینی
بسمه تعالی
از آنجا که جانشینی ستم بجای عدل دردآور و جایگزینی خلاف بجای قانون رنج آور است، بخصوص که تقوای نظام را نیز مخدوش و حیثیت اسلام را نیز لکه دار میکند، عرض حال ذیل را که نمودار اینهمه است تقدیم میکنم:
در روز 4/2/58 دستهای مرموزی که احیاناً نمیخواهند اذهان بتعقیب مجرمان اصلی ترور سرلشگر قره نی – که به بیان امام امپریالیسم و عوامل آن میباشند – سیر کند، مرا در کیهان عضو برجسته ی گروه فرقان قلمداد کردند تا از یکطرف توطئۀ خود را بپوشانند و از طرف دیگر چون مرا سد راه افکار مرتجعانه ی خود میدانند نابود کنند و یا لااقل حیثیت مرا لکه دار نمایند. من پس از تکذیب این دسیسه به کیهان مراجعه کردم که منشأ این توطئه مشخص و تعقیب قانونی شود تا در نظام عدل اسلامی همچون نظام ظلم طاغوتی هر کسی نتواند به هر کسی هر انگی را بچسباند و از طرف دیگر واقعیت امر را بپوشاند، لکن در آنجا به این نتیجه رسیدم که باز هم همان دستها قویاً پشت مسئله ایستاده اند و نه تنها از تعقیب مفتری که حتی از مشخص نمودن آن نیز کیهان را محذور میدارند. از این رو از اینجا مأیوس شدم و با تنظیم اعلام جرمی علیه این توطئه – که رونوشت آن پیوست نامه است – به دادگاه انقلاب پناه بردم، لکن در محضر مقدس دادستانی کل انقلاب نیز با کمال تعجب نه تنها باین دعوی برخوردی در شان عدالت اسلامی ننمودند که بی هیچ زمینۀ قانونی و حقوقی زیرکانه مرا به بازجوئی گرفتند. پس از آن با اعتراض و ناامیدی، بعنوان آخرین مرجع به کمیته مرکزی امام به سرپرستی آقای مهدوی کنی مراجعه نمودم و رونوشتی از اعلام جرم خویش را که همان روز به مطبوعات نیز داده بودم (که آنان نیز بدلائلی که برایم روشن نیست از چاپ آن خودداری کرده اند) به این کمیته تسلیم نمودم، ولی با کمال تأسف باید بگویم جواب این دادخواست بدون هیچ تبیین و توضیحی، در همانجا بازداشت غیر مترقبۀ من بود! از آن به بعد مرا با چشم بسته به زندان اوین بردند و در سلول انفرادی محبوس نمودند و با اینکه پیشاپیش و در همان بازجوئیهای اولیه واقعیت امر برایشان مسلم بود، همچنان به بازداشت غیرقانونی من ادامه دادند تا سرانجام بعد از یک هفته بعنوان اعتراض به این عمل دور از تقوای نظام اسلامی اعلام اعتصاب غذا نمودم و تا هنگام آزادی بدین اعتصاب ادامه دادم. آنها خود هنگام آزادی پس از یازده روز معترف شدند که نظریه ای جز بر ناموجه بودن بازداشت من نمیتوانند ارائه نمایند.
اکنون من مجددا نسبت به مفتریانی که چنین اتهامی را در روزنامۀ کیهان بمن نسبت داده اند و نیز نسبت به آنان که بر خلاف قانون و دستورات اکید و مکرر شما و دولت انقلاب بر ممنوعیت دستگیری های خودسرانه، به بازداشت من مبادرت کرده اند اعلام جرم میکنم چه اینکه در این جریان برایم مسجل گردیده که دستهائی از اقامۀ این دعوی و روشن شدن واقعیت امر جلوگیری میکنند تا چهرۀ ارتجاعی و نفاق افکن شان برای رهبری انقلاب و ملت بپاخاستۀ ایران آشکار نشود: همان "منابع مطلع" که کیهان معرفی آنان را منوط به اجازۀ دادستانی کل انقلاب کرده است.
بازداشت غیرقانونی من نشان داد که دشمن با تمسک به چه شیوه هائی سعی در ایجاد و تشدید بدبینی نسبت به انقلاب اسلامی ما دارد علی الخصوص در جنبۀ حقوقی آن که بارزترین ملاک حقانیت و عدالت خواهی این نظام است.
لذا اکنون با طرح دادخواست خود در پیشگاه رهبری انقلاب، انتظار دارم محتوی فرمایش پیامبر (ص) که "لن تقدس امة لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع" در این امر همچون امور دیگر تحقق عینی و عملی یابد و حق انسانی مظلوم، هر چند که ضعیف باشد، از مفتری ظالم هر چند که قوی باشد ستانده شود و اتهام زنندگانی از اینگونه، مشخص گشته و بحکم عدالت اسلامی مورد تعقیب و جزا قرار گیرند.
حبیب الله آشوری
رونوشت جهت:
شورای انقلاب دفتر آیة الله طالقانی، دادستان کل انقلاب، وزارت دادگستری، نخست وزیری، کیهان، اطلاعات، رادیو تلویزیون، کمیتۀ حقوق بشر، کانون وکلا، کانون زندانیان سیاسی.
24/2/58
کیهان و اطلاعات با همه کوششی که بعمل آمد از چاپ رونوشت این نامه خودداری کردند 

۱۳۹۶ فروردین ۱۴, دوشنبه

پیش به سوی آزادی

برای آزادی فردا(سه‌شنبه۱۵فروردین) ساعت۶بعدازظهر بوقت ایران. هشتگ متعاقبا اعلام میشود

۱۳۹۵ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

فمنیست یک ایدئولوژی است

فمنیست یک ایدئولوژی است که منتقدان خود را به کام مرگ میفرستد و از زندگی‌ محروم میکنند با دادگاه‌های فرمایشی محکوم ت میکنند حتا شده با مدارک جعلی محکومت می‌کنند زندگی‌ من را دریدند !
#۸مارچ

۱۳۹۵ اسفند ۱۶, دوشنبه

شهیدان همه سربازان کورش هستند


شهیدان گمنام در خانه کورش ،پاسارگاد

تصویر در لینک زیر 

http://www.ana.ir/news/202252

۱۳۹۵ بهمن ۱۳, چهارشنبه

امروز جلسه حقوق بشر در دانشگاه استکهلم با عنوان "چگونه حالمان خوب باشد

امروز جلسه حقوق بشر در دانشگاه استکهلم با عنوان "چگونه حالمان خوب باشد " شرکت کردم نماینده سازمان ملل از کالیفرنیا ،ترکیه 

،لبنان ،آفریقا با سخنرانی و مشکلات روند پناهندگی و در اخر با پرسش و پاسخ خبرنگار بی‌ بی‌ سی‌ با شرکت کنندگان این همایش پایان 

یافت در هنگام پرسش بنده مشکلات خودم را بیان کردم که تقریبا جلسه ملتهب شد چون میزبان کشور سوئد بود در تمام جلسه یک کلام 

از ایران به غیر از من که گفتم کسی‌ به زبان نیاورد وقتی‌ میخواستم کمی‌ هم از مشکلات ایران بگم خبرنگار بی‌ بی‌ سی‌ حرف من و را قطع کرد !






۱۳۹۵ بهمن ۹, شنبه

نامه یک خطی‌ من به ترامپ رئیس جمهوری آمریکا

ملت ایران تروریست نیستند آقای ترامپ ،با دست خالی‌ در برابر ظلم روحانیون حکومتی مبارزه میکنند .
شهناز کریم بیگی را آزاد کنید 
#FreeOurMom 

۱۳۹۵ دی ۲۴, جمعه

نامه اعتراضی دختران دانشجوی ترقی خواه دانشگاه هرات افغانستان به حجاب اجباری

با هر بار اشتراک گذاری یک نه به تفکر طالبانی

در پیوند با حجاب اجباری برای دانشجویان هرات
حمیرا قادری 


به نام خداوند دادگر

افغانستان در تعریف تاریخی‎اش سرزمینیست با پیشینه‎ا...ی مملو از تمدن و فرهنگ. در این سرزمین تاریخی، هرات شهریست با هویت شعر و شعورِ فرهنگی. ساکنان افغانستان بر پایه همین تعریف، هرات را شهری باستانی، مهد تمدن، سرای شور و شعر می دانند و همواره حرمت این اوصاف را داشته اند.
اما آنچه که در تمام این سال ها، چون زخمی چرکین، متعفن و کرم زده، - به پهنای کل سرزمین‎مان – ریشه دوانده، افکار و ایدئولوژی های غالبیست که نه ریشه در دین دارد نه در تمدن. مردمان آزادی‎خواه سرزمین‎مان از هرات تا همه جای آن جغرافیا هر گاهی که سر زدند، بی سر شدند.
این نوشته بیان عصیان نسلیست که نشان از آزادگی و قدرت دارد. نسلی که هر چند به جنس تقسیمش کردند و راه انسانیت را برایش صعب العبور نشان دادند اما باز هم کم نیاورده است...
هرات در کنار تمدن، شعر، شور و شعورش، سال هاست مقام اول را در خودسوزی زنان دارد. بانوانی که پس از پیشرفت از خودسوزی به خودسانسوری رسیده اند... زنانی که در پوشش برقعِ نظامِ طالبانی، خوابِ پرنده شدن دیده اند و با پوشش چادرنمازهای گل‎دار دوره‎ی دموکراسی خوابِ بهاری شدن...
به حتم دختران و پسران هرات می دانند، دانشگاه محل آموختن دانشی است که به انسانیت ختم شود. آنها برای الگو یافتن و الگو شدن، تمام مسیرهای شرف و دانش را می جویند و می پویند. همان قشری که عزم کرده است، حافظ میهنش باشد و به هر گونه تبعیض سیستماتیک و هدفمند جنسیتی، زبانی و قومی نه بگوید. همان نسلی که آبروی شهر هرات باستان است و در هیچ سیاهی و سیاه‎پروری سهم ندارد، الحمد الله.
اما در کنار انقلاب فرهنگی و آموزشی جوانان، متاسفانه نظام طالبانی هم قدمت تاریخی خویش را یافته و این شهر باستانی را ویران کرده است. سال هاست هرات در خفقان مسموم کننده‎ی ایدئولوژی های مذهبیون افراط‎گرا مسموم می شود و دم نمی زند. هرات باستان همان شهری است که بزرگانِ کوچکش، موسیقی را حرام می دانند و مسیر کنش های فرهنگی جوانان ترقی‎خواه را هم در نوروز مسدود می نمایند و هم در آغاز راه دانش. باید بدون تعصب بپذیرم ما هراتیان در این شهر باستانی پیش از درک نظام سیاسی طالبان، طعم فرهنگ طالبانی را توسط خودی های خودستیز، چشیده ایم. ما به خوبی به یاد می آوریم پسران جوان ما نیز در دوره های متفاوت سیاسی، اقتصادی طعم تلخ خشونت های مکرر را مزه کرده اند. به امتداد و در پیوند با این خشونت‎های هدفمند و در ادامه خاموش نمودن صدای سرود جوانان، بلایی که اهل اسلام ـ خوش‎پوشان بد اندیشـ_ بر سر اصل اسلام می آورند نابخشودنی‎ و برابر با جنایات داعشیان و طالبان است.
شکستن حریم شخصی دانشجو و حرمت نگذاشتن به فضای اکادمیک با تاکید بر جنسیتی کردن دانشگاه، جنایتی است که ریشه یک نسل نونگر و نوپو را در نطفه تغییر می دهد و یک سرزمین را به بحران بی هویتی می کشاند. کدگذاری های جنسیتی با جدا کردن پسران و دختران در محیط دانشگاه ها، حجاب های اجباری با تاکید بر یک جنس مشخص برای سلب اعتماد به نفس، اجازه فعالیت دادن به گروه های تندروی اسلامی در فضاهای آموزشی و دیگر برخوردهای تبعیض‎گرایانه‎ روز به روز بر فاصله بین دانش، دانشگاه و دانشجو می افزاید.
چنان که جوانان ما باخبرند بعد از بالا رفتن پرچم داعش در دانشگاه ننگرهار، اینک گروه دیگری پرچم شیطانی طالبان را آرام آرام با بیان انواع حجاب های اجباری در دانشگاه هرات به اهتزار درآورده اند تا بدین ترتیب فضای اکادمیک را هر چه بیشتر بر دختران پاک سرشت و پاک دامن ما تحمیل کنند و بر پسران ما به دیده شک و انکار خویشتن داری شان بنگرند. دختران افغانستان در هر جای آن جغرافیا با تکیه بر شرم و شرافت همواره کوره‎راه‎های باقی مانده از تفکر طالبانی را از دهه های دور تحمل کرده اند و دم نزده اند. اما از آنجایی که دخترانِ سرزمینمان معجزه صبوری حضرت ایوب را هم به امتحان گرفته اند، دیگر سر صبوری و سکوت ندارند.
اینک با کمال افتخار و شعف اعلان می نماییم که در کنار این دختران آزاده، آگاه و باشرفِ دانش خواه، پسران معتقد، متعهد و متمدن هم ایستاده اند تا از استقلال و انتخاب نوع حجاب دختران توسط خود دختران سرزمین شان حمایت کنند و نشان دهند که وارد کردن هر گونه سلیقه جنسی و شخصی بی پایه از طرف مسئولین توهین به فضای درسی، توهین به هم صنفی و توهین به انسانیت است ...
این انسان های آزاده و متمدن با حمایت و حرمت به این استقلال شخصی، مقتدرانه و مصرانه خواهان توضیحِ توهین رفته بر دانشجویانی هستند که نگاه فراجنسیتی خویش را بر محیط آموزشی تعمیم داده اند و تنها دغدغه شان پیشبرد امور درسی بوده و هست. این گروه دانش‎پژوه در هرات و بیرون از هرات خواهان معذرت خواهی مسئولین دانشگاهی هستند که هنوز در بند هوای نفسانی، حضور جنسی شان بر حضور آکادمیک شان می چربد.
دانشجویان سرزمینمان به عنوان قشر فرهیخته، خواهان بررسی و محو بسترهای سیاست طالبانی در تمام دانشگاه های افغانستان هستند. آنها خواهان مدیرانی بدون وابستگی به مرکز قدرت، ثروت و ایدئولوژی ها افراطی هستند که با اتکا به ظرفیت های سالم و بالقوه موجود، تاثیر مثبت بر روند دانش‎پژوهی و دانش‎پروری داشته باشند. مدیرانی که بتوانند نماینده تفکر جوان باشند نه مرعوب نگاه های افراطیون مذهبی چوکی‎خواه.
دانشجویان معتقدند خُردنگری های موجود در سطح دانشگاه‎ها ریل توسعه را از حرکت بازداشته و جامعه دانشجویی را به شدت بی انگیزه و ناامید ساخته است.
دانشجویان باور دارند کلان‎نگری و افق‎دید باز مدیرانِ آگاه از علم و شرایط روز می‎تواند از انرژی جوانِ موجود در جامعه برای سرعت بخشیدن به چرخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استفاده کرد و ملتی سعادتمند پرورش داد.
آنان با تاکید بر ایجاد روحیه تعامل‎پذیری جنسیتی مسئولان، خواهان پیشرفت و تغییر فضای آکادمیک بر پایه علم و دانش هستند نه پوشش های اجباری.
دانشجویان با تاکید بر عذرخواهی کردن مسئولان از دانشجویان دختر و پسر، خاطر نشان می کنند ملعبه‎ی هیچ تفکر سیاسی، قومی و از همه مهمتر جنسیتی نخواهند بود و با تمام کسانی که سَم بنیان‎گرایی را از مدرسه تا دانشگاه پخش می کنند، مبارزه خواهند کرد و با ادامه چنین دیدگاه‎های غیر علمی در محیط‎های درسی، از حضور در کلاس‎های درسی امتناع خواهند ورزید.
و من الله توفیق.
این نامه حمایت دانشجویان دانشگاه‎ها، جامعه مدنی، جریان های ترقی خواه و هنرمندان و فرهنگیان افغانستان را همراه خود دارد.

۱۳۹۵ دی ۱۸, شنبه

در این محل نوار بهداشتی عوض نکنید !

تابلوی نسب شده در یکی رستوران‌های استان گیلان در این رستوران مراسم عروسی‌ هم برگزار میشود احتمال دارد در دستشوئی‌های زنانه هم دوربین نامحسوس باشد !