۱۳۹۰ بهمن ۲, یکشنبه

درس امروز

اوین سرد است 
ما بخاری نداریم 
باز هم سند بیشتر 

Amin Ahmadian

آره خب حتماً سردشونه، سخته..اونا قبلاً هم چندتا از این زمستون های سرد رو پشت سر گذاشتند و طاقت آوردند ولی خب کارِ زیادی از دستمون برنمیاد فعلاً براشون بکنیم..
اما راستی توی سوز و سرمای این روزا واسه اونایی که حتی همین سقف زندون هم بالای سرشون نیست کسی کاری میکنه؟واسه اونا که دیگه کاری از دستمون برمیاد..نمیاد؟!
تو این ویرونه هفتاد و پنج میلیونی فقط اوین نیست که سرده..یادمون باشه
آره خب حتماً سردشونه، سخته..اونا قبلاً هم چندتا از این زمستون های سرد رو پشت سر گذاشتند و طاقت آوردند ولی خب کارِ زیادی از دستمون برنمیاد فعلاً براشون بکنیم.. اما راستی توی سوز و سرمای این روزا واسه اونایی که حتی همین سقف زندون هم بالای سرشون نیست کسی کاری میکنه؟واسه اونا که دیگه کاری از دستمون برمیاد..نمیاد؟! تو این ویرونه هفتاد و پنج میلیونی فقط اوین نیست که سرده..یادمون باشه
 
من داغ داغم ، هوا منفی چارست ...
یخ کرده امشب زمین محکوم دارست
دم کرده ام من ، درونم طعم خورشید
این سوی زندان ، زمستان هم بهارست
هیلا صدیقی

۱۳۹۰ بهمن ۱, شنبه

به مناسبت اول بهمن ۱۳۹۰


  • اول بهمن سال ۱۳۳۹حمله عده‌‌ای از عوامل حکومتی به اجتماع جبهه ملی‌ و دستگیری اعضا کمیته دانشگاه بهانه به دست دانشجو ٔیان داد تا شکل اشکارتری به اعتراض‌های خود بدهند در ششم بهمن ماه ۱۳۳۹ چهار هزار دانشجو در محوطه دانشگاه تهران بست نشستند و خواستار آزادی یاران خود شدند .


    آن جا اجاقی بود روشن ،مرد
    ...
    اینجا چراغ،افسرد

    دیگر کدام از جان گذشته زیر این خونبار ،

    این هر دم افزونبار ،

    شطرنج خواهد باخت 

۱۳۹۰ دی ۲۸, چهارشنبه

تقاص نامه یک هنرمند برای یک تصویر: نام گلشیفته فراهانی

http://​www.bushehrnews.com/fa/​news/41976/​%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8​%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B5%D8%​A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%B​A%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%AE​%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C-%​D8%AF%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%​D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9​%87-%D8%AF%D8%B4%D8%AA%D8%​B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C انتشار تصاویر غیر اخلاقی در یک رسانه دشتستانی www.bushehrnews.com به گزارش سرويس اجتماعي "بوشهرنيوز"، جانا نوشت: به مدد پروردگار و با لبیک ملت ایر...ادامه ..... دوشنبه‏، 03:01 بعد از ظهر‏ · خوشم آمد · .
آیا کسانی که گلشیفته فراهانی را امروز نقد فاحشه میکنند آیا کسانی که امروز لب به دینداری باز میکنند آیا کسانی که سینما را به مرام نامه فرهنگی‌ ،ایرانی‌ وصل میکنند کجا بودند کجا دیدند که همان کسان با رخنه به زندگی‌ این گلشیفته نجیب در جای که جمهوری اسلامی هزاران آجر ،پرده برای نامحرمان چیده به نمایش مردم بدون سانسور گذاشتند ، پس آن پرده‌ها و اجرها کجایند باشد که این بغض را در پس پردهٔ نهان می‌کنم باشد  که این آهنگ هم قدیمی‌ میشود .

۱۳۹۰ دی ۲۲, پنجشنبه

من خرّم , اسم من خر

آیا جواناناین کشور مستحق این نوع برخورد وحشیانه هستند !ایابرای این جوانان کار آفرینی کرده اید !آیا اجازه کوچکترین شادی خود را دارند !بهپاد را در صحرای مرز  رّد یابی می‌کنید اما به کاروانهای مواد مخدر مجوز می‌دهید و چشمتان را میبندید !آقای پلیس من خر با شما صحبت می‌کنم چون این جوان را مثل یک خر می‌زنی پس من هم خرم چون جوانم !

۱۳۹۰ دی ۱۷, شنبه

خاطراتم را به خاطرات محسن مطلق خاطره نویس دفاع مقدس اضافه کن در خاطرات حاجی بخشی حاجی بخشی در کلانتری ۱۰۴ عباس آباد !

حدود 10 سال پیش در حیاط کلانتری 104 عباس‌آباد، حاجی‌بخشی داشت با عتاب و توهین برای 15-14 نفری که فله‌ای و به بهانه‌های منکراتی گرفته بودند، موعظه می‌کرد که یهو یکی که زبانش هم می‌گرفت، آن میان ترکید و گفت: «تو همان بخشی‌ای نیستی که توی عملیات فلان وقتی عراقی‌ها قیچی‌مان کردند، با تنها ماشینی که بود فرار کردی و هر چه التماست کردیم از ترس جانت برای ما صبر نکردی؟! تو یکی خفه شو و دم از خون شهدا نزن که من تنها بازمانده آن جمع هستم!» او می‌لرزید و می‌گفت و کسی جلودارش نبود. اینها را که گفت یخشی سوار وانت جنگی معروفش شد و بی‌آنکه چیزی بگوید رفت... حالا هم که او کلاً رفته و اگر آن اعتفاداتی که دم از آن می‌زد راست باشد، معلوم نیست چندتای دیگر از آن جوانها سر پل صراط یقه‌اش را خواهند گرفت
این روایت مسقیم پناه فرهاد بهمن هست 

۱۳۹۰ دی ۱۳, سه‌شنبه

چهار خط نامه به آقای خامنه ای


آقای خامنه‌ای امروز این عکس را به این پنجرهٔ میفرستم تا بدانی‌ تمام مردم دنیا هم شما را نمیخواهند زیر این کاریکاتور نوشته" آخوند بمبی"  باور داشتم اگر انسان شریفی بودید و گناه کار نبودید با اولین نامه آقای نوری زاد صندلی‌ قدرت را ترک میکردید باشد انسانهای که بهترین فرزندان این ملت که میتوانند زمین ایران را نور باران کنند در سیاه چالهای شما گرفتارند آری دختر خرد سالی‌ برای پدر دربندش نوشت فقط یک آرزو دارم بیای و برای همیشه کنارم باشی‌ ...  

وبلاگ‌نویسان مستقل امضا کننده در بیانیه خود نوشته‌اند: «اینک اما در سردترین فصل حیات سیاسی معاصر ایران، دوباره سیرک انتخاباتی جدیدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعیت خود را از دست رفته می‌بیند به دنبال آن است که به این فضای بسته‌ی خفقان‌آور٬ به خیال خام خویش٬ گرمایی ببخشد تا برای اجرای نمایشنامه مضحک انتخابات، باز تعدادی تماشاچی و بازیگر فراهم نماید.» متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:


«در سیرک انتخاباتی شرکت نمی‌کنیم»

۱۲ دی ۱۳۹۰ مهمان خودنویس
  • اندازه حروف
image
وبلاگ‌نویسان مستقل امضا کننده در بیانیه خود نوشته‌اند: «اینک اما در سردترین فصل حیات سیاسی معاصر ایران، دوباره سیرک انتخاباتی جدیدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعیت خود را از دست رفته می‌بیند به دنبال آن است که به این فضای بسته‌ی خفقان‌آور٬ به خیال خام خویش٬ گرمایی ببخشد تا برای اجرای نمایشنامه مضحک انتخابات، باز تعدادی تماشاچی و بازیگر فراهم نماید.»
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
دیو اقتدارگرایی و مطلق طلبی حکومت ایران، که پیش از این و بی آنکه اعتقادی به جمهور مردم داشته باشد، در لباس جمهوریت رخ نهان کرده بود، در انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن چهره عیان نمود و هر چه دیوان همه دارند را یک جا به نمایش درآورد. تقلب٬ خیانت٬ قتل٬ جنایت و تجاوز را ضمیمه کودتای نظامی سرداران فربه از ثروت های نفتی نمود تا حجت را بر همگان تمام نماید که این دیوِ زنجیرپاره کرده‌ی استبداد دینی به قفس برنمی‌گردد. پیداست که پس از انتخابات ۸۸ در این شهر پرآشوب٬ سمفونیِ اصلاح آواز بی محل تاریخ ‌گذشته‌ای بود که هم خنده‌ی مردمان تلخ کام ایران را برمی انگیخت و هم قهقهه‌ی تمسخرآمیز اصحاب استبداد را. هم از این رو بود که مردم و همراهان بزرگ سبزشان دست از اصلاحاتی که صرفا در حضور انتخاباتی خلاصه میشد کشیدند و به جای آن، مسیر ایستادگی و مقاومت در برابر استبداد را برگزیدند.
اینک اما در سردترین فصل حیات سیاسی معاصر ایران، دوباره سیرک انتخاباتی جدیدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعیت خود را از دست رفته می‌بیند به دنبال آن است که به این فضای بسته‌ی خفقان‌آور٬ به خیال خام خویش٬ گرمایی ببخشد تا برای اجرای نمایشنامه مضحک انتخابات، باز تعدادی تماشاچی و بازیگر فراهم نماید. اما کیست که نداند حکومت ایران، انتخابات را نه برای اعمال اراده مردم بلکه برای بزک کردن چهره واقعی استبدادی‌اش به نمایش می گذارد، و کیست که نداند دستاورد این سیرک انتخاباتی قرار است صندوق های از پیش پر شده ای باشند که آمارهای پیشاپیش تعیین شده‌ و دروغین ۶۳ درصدی و  یا شاید هم ۹۸/۲ درصدی را به نمایش نهند؛ و محصول این صندوق ها قرار است نمایندگان گلچین شده ای باشند که به فرمان بیتِ استبداد، قیام و قعود کنند و بر فسادهای سیاسی و اقتصادی فراگیر چشم بپوشند. پر واضح است که قرار نیست با این انتخابات اتفاق خاصی بیفتد جز اینکه چند روزی دستگاههای تبلیغاتی حکوت با توسل به آمارهایی دروغ مدعی حضور “حماسی” مردم شوند تا سرمه بر چشمان فساد ساختاری حکومت بکشند بلکه کمی از آب رفته را به جوی خشک مشروعیت نظام برگردانند. روشن است که در این شرایط جریان‌های اصیل سیاسی هرگز حاضر نمی شوند که بازیگر این نمایش مضحک انتخاباتی شوند و آبروی خود را هزینه گرم کردن تنور سرد این انتخابات نمایند.

انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن حجت را بر همه فعالین و گروههای سیاسی تمام نمود و نشان داد که ظرفیت اصلاح انتخاباتی نظام کاملا به اتمام رسیده و دیگر ذیل نام اصلاحات نمی توان به عرصه انتخابات بازگشت و از مردم مطالبه‌ی همراهی نمود. مردمی که به دعوت اصلاح طلبان وارد عرصه انتخابات شدند، هزینه سنگینی برای رای‌شان پرداخت نمودند. نمی توان بر آن همه کشته دادن‌ها و زندان رفتن‌ها چشم پوشید و دوباره دست در دست کسانی گذاشت که خون فرزندان این سرزمین را ریختند و در مدت دو سالی که گذشت، هیچ اقدامی برای جبران ظلم و ستمی که بر مردم روا داشتند، نکردند٬ همانگونه که در قبال جنایت‌های پیشین خویش نکردند.
ازسوی دیگر، با وجود محدودیت‌هایی همچون نظارت استصوابی، یک‌دستی و هم‌دستی مجریان و ناظران انتخاباتی، فضای بسته‌ی سیاسی کشور و عدم امکان فعالیت احزاب و روزنامه ها، امروز برگزاری و تحقق انتخاباتی آزاد و سالم و عاری از تقلب به هیچ عنوان ممکن نیست و بر فرض محال در صورت تحقق، با وجود انسداد سیاسی حاکم در ساختار سیاسی کشور، فربه شدن نهادهای انتصابی، و در مقابل، نحیف شدن نهادهای انتخابی نظام و قدرت گرفتن بی رویه‌ی نهادهای نظامی و شکل گرفتن محفل های متعدد امنیتی و اقتصادی، عملا هیچ کاری از منتخبین مردم برنمی آید همانگونه که از دولت های هفتم و هشتم و مجلس ششم در شرایطی به مراتب بهتر برنیامد.  پیداست که مسئولیت شرایط پیش آمده و پیامدهای مربوطه صرفا بر عهده حاکمیتی است که همواره در پی مهندسی انتخابات بوده و نه نیروهای دمکراسی خواهی که مطالبه اصلی شان مراجعه واقعی به صندوق های رای است اما امروز ناگزیر از تحریم انتخابات نمایشی حکومت شده اند.
لذا همانگونه که میر حسین موسوی درآخرین پیام و در آخرین فرصت از درون زندان محصورش نوشت امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست. و نیز، همانطور که در پیام اخیر مهدی کروبی و همچنین بیانیه ۳۹ زندانی سیاسی  نیز منعکس شده است، انتخابات فرمایشی مجلس از هم اکنون محکوم به شکست است و آخرین تیر بر پیکرجمهوری اسلامی خواهد بود و از این پس، با تابوت جنازه‌ای مواجه خواهیم بود که بر دستان اقتدارگرایان  سنگینی می کند و روز به روز بر تعفن و فسادش افزوده خواهد شد. در این شرایط، گروههای سیاسی یا کاندیداهای منفردی که به هر نحوی با مشارکت در انتخابات  زیر این تابوت را بگیرند چیزی جز بی آبرویی برای خود به ارمغان نخواهند آورد. اما نگرانی آن جاست که این افراد بخواهند از سرمایه و اعتبار جنبش سبز، برای رسیدن به مقاصد انتخاباتی خویش هزینه نمایند. ما شدیدا نسبت به این موضوع هشدار داده و از مجموعه های فعال در قالب جنبش آزادی خواهی مردم ایران می خواهیم که با مرزبندی صریح و بیان مواضعی آشکار، مانع از به حراج گذاشته شدن سرمایه های والای این جنبش شوند.
همچنین معتقدیم که تنها عدم شرکت در انتخابات کفایت نکرده و می بایست تحریم فعالانه آن به صورت جدی و توسط نیروهای فعال در جنبش سبز دنبال شود به نحوی که عمل تحریم از سطح بیانیه ها فراتر رفته و منجر به نمود عینی در سطح جامعه شود. بدیهی است که موثرترین استراتژی پیش روی نیروهای دموکراسی طلب، مشروعیت زدایی از نمایش انتخاباتی حاکمیتی است که تن به انتخاب و رای مردم نمی دهد. مشروعیت زدایی از حاکمیت و نمایش های انتخاباتی اش نیز، بدون توسل به ابزارهای مقاومت مدنی شدنی نیست. مهمترین عامل در انتخاب روش مناسب برای مقاومت مدنی در مقابل سناریوی انتخابات، به صحنه آوردن شهروندانی است که تن به نمایش انتخاباتی حاکمیت نداده اند. گروه های فعال جنبش سبز می‌توانند با همفکری اعضای فعال، سعی در یافتن کنش هایی کم هزینه برای عینیت دادن به تجمعات مخالفان چنین انتصابات فرمایشی­ای داشته باشند. بروز بیرونی و عینیت دادن به چنین اعتراضاتی، الزاما منوط به راهپیمایی خیابانی نیست و می توان ایده های کاراتری همچون تجمع مخالفان در مکان هایی ویژه (مانند اماکن زیارتی و تفریحی) و یا راه های ابتکاری دیگری یافت تا مانع از آن شد که جمعیت وسیع تحریم کنندگان انتصابات حکومتی در آمارهای ساختگی حکومت گم شوند. دست یابی به کاراترین ایده‌ها، منوط به ایجاد فضایی است که در آن نیروهای فعال جنبش از موضع انفعالی تنها عدم شرکت در انتخابات فاصله بگیرند و به جای آن تحریم فعالانه‌ی انتخابات نمایشی و فرمایشی را در پیش گرفته و از فرصتی که احتمالا با گشایش نسبی فضای سیاسی جامعه در ایام منتهی به انتخابات بوجود می آید برای بروز کنش‌هایی عملی و موثر بهره‌ی کافی و هوشمندانه ببرند.

اسامی وبلاگ‌های همراهی کننده این حرکت را می‌توانید اینجا مشاهده کنید.