۱۳۹۵ بهمن ۱۰, یکشنبه
۱۳۹۵ بهمن ۹, شنبه
نامه یک خطی من به ترامپ رئیس جمهوری آمریکا
ملت ایران تروریست نیستند آقای ترامپ ،با دست خالی در برابر ظلم روحانیون حکومتی مبارزه میکنند .
شهناز کریم بیگی را آزاد کنید
#FreeOurMom
شهناز کریم بیگی را آزاد کنید
#FreeOurMom
۱۳۹۵ دی ۲۴, جمعه
نامه اعتراضی دختران دانشجوی ترقی خواه دانشگاه هرات افغانستان به حجاب اجباری
با هر بار اشتراک گذاری یک نه به تفکر طالبانی
در پیوند با حجاب اجباری برای دانشجویان هرات
حمیرا قادری
به نام خداوند دادگر
افغانستان در تعریف تاریخیاش سرزمینیست با پیشینها...ی مملو از تمدن و فرهنگ. در این سرزمین تاریخی، هرات شهریست با هویت شعر و شعورِ فرهنگی. ساکنان افغانستان بر پایه همین تعریف، هرات را شهری باستانی، مهد تمدن، سرای شور و شعر می دانند و همواره حرمت این اوصاف را داشته اند.
اما آنچه که در تمام این سال ها، چون زخمی چرکین، متعفن و کرم زده، - به پهنای کل سرزمینمان – ریشه دوانده، افکار و ایدئولوژی های غالبیست که نه ریشه در دین دارد نه در تمدن. مردمان آزادیخواه سرزمینمان از هرات تا همه جای آن جغرافیا هر گاهی که سر زدند، بی سر شدند.
این نوشته بیان عصیان نسلیست که نشان از آزادگی و قدرت دارد. نسلی که هر چند به جنس تقسیمش کردند و راه انسانیت را برایش صعب العبور نشان دادند اما باز هم کم نیاورده است...
هرات در کنار تمدن، شعر، شور و شعورش، سال هاست مقام اول را در خودسوزی زنان دارد. بانوانی که پس از پیشرفت از خودسوزی به خودسانسوری رسیده اند... زنانی که در پوشش برقعِ نظامِ طالبانی، خوابِ پرنده شدن دیده اند و با پوشش چادرنمازهای گلدار دورهی دموکراسی خوابِ بهاری شدن...
به حتم دختران و پسران هرات می دانند، دانشگاه محل آموختن دانشی است که به انسانیت ختم شود. آنها برای الگو یافتن و الگو شدن، تمام مسیرهای شرف و دانش را می جویند و می پویند. همان قشری که عزم کرده است، حافظ میهنش باشد و به هر گونه تبعیض سیستماتیک و هدفمند جنسیتی، زبانی و قومی نه بگوید. همان نسلی که آبروی شهر هرات باستان است و در هیچ سیاهی و سیاهپروری سهم ندارد، الحمد الله.
اما در کنار انقلاب فرهنگی و آموزشی جوانان، متاسفانه نظام طالبانی هم قدمت تاریخی خویش را یافته و این شهر باستانی را ویران کرده است. سال هاست هرات در خفقان مسموم کنندهی ایدئولوژی های مذهبیون افراطگرا مسموم می شود و دم نمی زند. هرات باستان همان شهری است که بزرگانِ کوچکش، موسیقی را حرام می دانند و مسیر کنش های فرهنگی جوانان ترقیخواه را هم در نوروز مسدود می نمایند و هم در آغاز راه دانش. باید بدون تعصب بپذیرم ما هراتیان در این شهر باستانی پیش از درک نظام سیاسی طالبان، طعم فرهنگ طالبانی را توسط خودی های خودستیز، چشیده ایم. ما به خوبی به یاد می آوریم پسران جوان ما نیز در دوره های متفاوت سیاسی، اقتصادی طعم تلخ خشونت های مکرر را مزه کرده اند. به امتداد و در پیوند با این خشونتهای هدفمند و در ادامه خاموش نمودن صدای سرود جوانان، بلایی که اهل اسلام ـ خوشپوشان بد اندیشـ_ بر سر اصل اسلام می آورند نابخشودنی و برابر با جنایات داعشیان و طالبان است.
شکستن حریم شخصی دانشجو و حرمت نگذاشتن به فضای اکادمیک با تاکید بر جنسیتی کردن دانشگاه، جنایتی است که ریشه یک نسل نونگر و نوپو را در نطفه تغییر می دهد و یک سرزمین را به بحران بی هویتی می کشاند. کدگذاری های جنسیتی با جدا کردن پسران و دختران در محیط دانشگاه ها، حجاب های اجباری با تاکید بر یک جنس مشخص برای سلب اعتماد به نفس، اجازه فعالیت دادن به گروه های تندروی اسلامی در فضاهای آموزشی و دیگر برخوردهای تبعیضگرایانه روز به روز بر فاصله بین دانش، دانشگاه و دانشجو می افزاید.
چنان که جوانان ما باخبرند بعد از بالا رفتن پرچم داعش در دانشگاه ننگرهار، اینک گروه دیگری پرچم شیطانی طالبان را آرام آرام با بیان انواع حجاب های اجباری در دانشگاه هرات به اهتزار درآورده اند تا بدین ترتیب فضای اکادمیک را هر چه بیشتر بر دختران پاک سرشت و پاک دامن ما تحمیل کنند و بر پسران ما به دیده شک و انکار خویشتن داری شان بنگرند. دختران افغانستان در هر جای آن جغرافیا با تکیه بر شرم و شرافت همواره کورهراههای باقی مانده از تفکر طالبانی را از دهه های دور تحمل کرده اند و دم نزده اند. اما از آنجایی که دخترانِ سرزمینمان معجزه صبوری حضرت ایوب را هم به امتحان گرفته اند، دیگر سر صبوری و سکوت ندارند.
اینک با کمال افتخار و شعف اعلان می نماییم که در کنار این دختران آزاده، آگاه و باشرفِ دانش خواه، پسران معتقد، متعهد و متمدن هم ایستاده اند تا از استقلال و انتخاب نوع حجاب دختران توسط خود دختران سرزمین شان حمایت کنند و نشان دهند که وارد کردن هر گونه سلیقه جنسی و شخصی بی پایه از طرف مسئولین توهین به فضای درسی، توهین به هم صنفی و توهین به انسانیت است ...
این انسان های آزاده و متمدن با حمایت و حرمت به این استقلال شخصی، مقتدرانه و مصرانه خواهان توضیحِ توهین رفته بر دانشجویانی هستند که نگاه فراجنسیتی خویش را بر محیط آموزشی تعمیم داده اند و تنها دغدغه شان پیشبرد امور درسی بوده و هست. این گروه دانشپژوه در هرات و بیرون از هرات خواهان معذرت خواهی مسئولین دانشگاهی هستند که هنوز در بند هوای نفسانی، حضور جنسی شان بر حضور آکادمیک شان می چربد.
دانشجویان سرزمینمان به عنوان قشر فرهیخته، خواهان بررسی و محو بسترهای سیاست طالبانی در تمام دانشگاه های افغانستان هستند. آنها خواهان مدیرانی بدون وابستگی به مرکز قدرت، ثروت و ایدئولوژی ها افراطی هستند که با اتکا به ظرفیت های سالم و بالقوه موجود، تاثیر مثبت بر روند دانشپژوهی و دانشپروری داشته باشند. مدیرانی که بتوانند نماینده تفکر جوان باشند نه مرعوب نگاه های افراطیون مذهبی چوکیخواه.
دانشجویان معتقدند خُردنگری های موجود در سطح دانشگاهها ریل توسعه را از حرکت بازداشته و جامعه دانشجویی را به شدت بی انگیزه و ناامید ساخته است.
دانشجویان باور دارند کلاننگری و افقدید باز مدیرانِ آگاه از علم و شرایط روز میتواند از انرژی جوانِ موجود در جامعه برای سرعت بخشیدن به چرخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استفاده کرد و ملتی سعادتمند پرورش داد.
آنان با تاکید بر ایجاد روحیه تعاملپذیری جنسیتی مسئولان، خواهان پیشرفت و تغییر فضای آکادمیک بر پایه علم و دانش هستند نه پوشش های اجباری.
دانشجویان با تاکید بر عذرخواهی کردن مسئولان از دانشجویان دختر و پسر، خاطر نشان می کنند ملعبهی هیچ تفکر سیاسی، قومی و از همه مهمتر جنسیتی نخواهند بود و با تمام کسانی که سَم بنیانگرایی را از مدرسه تا دانشگاه پخش می کنند، مبارزه خواهند کرد و با ادامه چنین دیدگاههای غیر علمی در محیطهای درسی، از حضور در کلاسهای درسی امتناع خواهند ورزید.
و من الله توفیق.
این نامه حمایت دانشجویان دانشگاهها، جامعه مدنی، جریان های ترقی خواه و هنرمندان و فرهنگیان افغانستان را همراه خود دارد.
در پیوند با حجاب اجباری برای دانشجویان هرات
حمیرا قادری
به نام خداوند دادگر
افغانستان در تعریف تاریخیاش سرزمینیست با پیشینها...ی مملو از تمدن و فرهنگ. در این سرزمین تاریخی، هرات شهریست با هویت شعر و شعورِ فرهنگی. ساکنان افغانستان بر پایه همین تعریف، هرات را شهری باستانی، مهد تمدن، سرای شور و شعر می دانند و همواره حرمت این اوصاف را داشته اند.
اما آنچه که در تمام این سال ها، چون زخمی چرکین، متعفن و کرم زده، - به پهنای کل سرزمینمان – ریشه دوانده، افکار و ایدئولوژی های غالبیست که نه ریشه در دین دارد نه در تمدن. مردمان آزادیخواه سرزمینمان از هرات تا همه جای آن جغرافیا هر گاهی که سر زدند، بی سر شدند.
این نوشته بیان عصیان نسلیست که نشان از آزادگی و قدرت دارد. نسلی که هر چند به جنس تقسیمش کردند و راه انسانیت را برایش صعب العبور نشان دادند اما باز هم کم نیاورده است...
هرات در کنار تمدن، شعر، شور و شعورش، سال هاست مقام اول را در خودسوزی زنان دارد. بانوانی که پس از پیشرفت از خودسوزی به خودسانسوری رسیده اند... زنانی که در پوشش برقعِ نظامِ طالبانی، خوابِ پرنده شدن دیده اند و با پوشش چادرنمازهای گلدار دورهی دموکراسی خوابِ بهاری شدن...
به حتم دختران و پسران هرات می دانند، دانشگاه محل آموختن دانشی است که به انسانیت ختم شود. آنها برای الگو یافتن و الگو شدن، تمام مسیرهای شرف و دانش را می جویند و می پویند. همان قشری که عزم کرده است، حافظ میهنش باشد و به هر گونه تبعیض سیستماتیک و هدفمند جنسیتی، زبانی و قومی نه بگوید. همان نسلی که آبروی شهر هرات باستان است و در هیچ سیاهی و سیاهپروری سهم ندارد، الحمد الله.
اما در کنار انقلاب فرهنگی و آموزشی جوانان، متاسفانه نظام طالبانی هم قدمت تاریخی خویش را یافته و این شهر باستانی را ویران کرده است. سال هاست هرات در خفقان مسموم کنندهی ایدئولوژی های مذهبیون افراطگرا مسموم می شود و دم نمی زند. هرات باستان همان شهری است که بزرگانِ کوچکش، موسیقی را حرام می دانند و مسیر کنش های فرهنگی جوانان ترقیخواه را هم در نوروز مسدود می نمایند و هم در آغاز راه دانش. باید بدون تعصب بپذیرم ما هراتیان در این شهر باستانی پیش از درک نظام سیاسی طالبان، طعم فرهنگ طالبانی را توسط خودی های خودستیز، چشیده ایم. ما به خوبی به یاد می آوریم پسران جوان ما نیز در دوره های متفاوت سیاسی، اقتصادی طعم تلخ خشونت های مکرر را مزه کرده اند. به امتداد و در پیوند با این خشونتهای هدفمند و در ادامه خاموش نمودن صدای سرود جوانان، بلایی که اهل اسلام ـ خوشپوشان بد اندیشـ_ بر سر اصل اسلام می آورند نابخشودنی و برابر با جنایات داعشیان و طالبان است.
شکستن حریم شخصی دانشجو و حرمت نگذاشتن به فضای اکادمیک با تاکید بر جنسیتی کردن دانشگاه، جنایتی است که ریشه یک نسل نونگر و نوپو را در نطفه تغییر می دهد و یک سرزمین را به بحران بی هویتی می کشاند. کدگذاری های جنسیتی با جدا کردن پسران و دختران در محیط دانشگاه ها، حجاب های اجباری با تاکید بر یک جنس مشخص برای سلب اعتماد به نفس، اجازه فعالیت دادن به گروه های تندروی اسلامی در فضاهای آموزشی و دیگر برخوردهای تبعیضگرایانه روز به روز بر فاصله بین دانش، دانشگاه و دانشجو می افزاید.
چنان که جوانان ما باخبرند بعد از بالا رفتن پرچم داعش در دانشگاه ننگرهار، اینک گروه دیگری پرچم شیطانی طالبان را آرام آرام با بیان انواع حجاب های اجباری در دانشگاه هرات به اهتزار درآورده اند تا بدین ترتیب فضای اکادمیک را هر چه بیشتر بر دختران پاک سرشت و پاک دامن ما تحمیل کنند و بر پسران ما به دیده شک و انکار خویشتن داری شان بنگرند. دختران افغانستان در هر جای آن جغرافیا با تکیه بر شرم و شرافت همواره کورهراههای باقی مانده از تفکر طالبانی را از دهه های دور تحمل کرده اند و دم نزده اند. اما از آنجایی که دخترانِ سرزمینمان معجزه صبوری حضرت ایوب را هم به امتحان گرفته اند، دیگر سر صبوری و سکوت ندارند.
اینک با کمال افتخار و شعف اعلان می نماییم که در کنار این دختران آزاده، آگاه و باشرفِ دانش خواه، پسران معتقد، متعهد و متمدن هم ایستاده اند تا از استقلال و انتخاب نوع حجاب دختران توسط خود دختران سرزمین شان حمایت کنند و نشان دهند که وارد کردن هر گونه سلیقه جنسی و شخصی بی پایه از طرف مسئولین توهین به فضای درسی، توهین به هم صنفی و توهین به انسانیت است ...
این انسان های آزاده و متمدن با حمایت و حرمت به این استقلال شخصی، مقتدرانه و مصرانه خواهان توضیحِ توهین رفته بر دانشجویانی هستند که نگاه فراجنسیتی خویش را بر محیط آموزشی تعمیم داده اند و تنها دغدغه شان پیشبرد امور درسی بوده و هست. این گروه دانشپژوه در هرات و بیرون از هرات خواهان معذرت خواهی مسئولین دانشگاهی هستند که هنوز در بند هوای نفسانی، حضور جنسی شان بر حضور آکادمیک شان می چربد.
دانشجویان سرزمینمان به عنوان قشر فرهیخته، خواهان بررسی و محو بسترهای سیاست طالبانی در تمام دانشگاه های افغانستان هستند. آنها خواهان مدیرانی بدون وابستگی به مرکز قدرت، ثروت و ایدئولوژی ها افراطی هستند که با اتکا به ظرفیت های سالم و بالقوه موجود، تاثیر مثبت بر روند دانشپژوهی و دانشپروری داشته باشند. مدیرانی که بتوانند نماینده تفکر جوان باشند نه مرعوب نگاه های افراطیون مذهبی چوکیخواه.
دانشجویان معتقدند خُردنگری های موجود در سطح دانشگاهها ریل توسعه را از حرکت بازداشته و جامعه دانشجویی را به شدت بی انگیزه و ناامید ساخته است.
دانشجویان باور دارند کلاننگری و افقدید باز مدیرانِ آگاه از علم و شرایط روز میتواند از انرژی جوانِ موجود در جامعه برای سرعت بخشیدن به چرخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استفاده کرد و ملتی سعادتمند پرورش داد.
آنان با تاکید بر ایجاد روحیه تعاملپذیری جنسیتی مسئولان، خواهان پیشرفت و تغییر فضای آکادمیک بر پایه علم و دانش هستند نه پوشش های اجباری.
دانشجویان با تاکید بر عذرخواهی کردن مسئولان از دانشجویان دختر و پسر، خاطر نشان می کنند ملعبهی هیچ تفکر سیاسی، قومی و از همه مهمتر جنسیتی نخواهند بود و با تمام کسانی که سَم بنیانگرایی را از مدرسه تا دانشگاه پخش می کنند، مبارزه خواهند کرد و با ادامه چنین دیدگاههای غیر علمی در محیطهای درسی، از حضور در کلاسهای درسی امتناع خواهند ورزید.
و من الله توفیق.
این نامه حمایت دانشجویان دانشگاهها، جامعه مدنی، جریان های ترقی خواه و هنرمندان و فرهنگیان افغانستان را همراه خود دارد.
۱۳۹۵ دی ۱۸, شنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)