امروز مقالهای در آفتاب نیوز دیدم تا برای خود شناسی زنان و خود باوری آنها قدمی برداشته باشم و تاریخ را یک بار دیگر ورق بزنیم جاودانهها ماندگارند .
در واپسین روزهای عمر مجلس دوم مشروطه، وقایع سیاسی ایران به گونهای پیش رفت که 300 زن با طپانچه به سراغ نمایندگان مجلس رفتند تا آنها را از تن دادن به مطالبات دولت روسیه بازدارند.
آفتاب: در جریان فشارهای دولت روسیه بر نمایندگان مجلس دوم مشروطه، وقتی شایع شد که نمایندگان مجلس اولتیماتوم روسیه {در خصوص عزل مورگان شوستر و منع استخدامم کارشناس خارجی بدون استخدام روسها و انگلیسیها} را پذیرفتهاند و اهالی پایتخت دچار تفرقه شدهاند، 300 زن در چادرهای سیاه و روبند به حرکت درآمدند، بسیاری از ایشان در زیر لباس یا آستینهای خود طپانچه ها پنهان داشتند. اینها یکسره به مجلس رفتند، در آن جا جمع شدند و از رئیس مجلس خواستند به آنها اجازه دهد وارد پارلمان شوند.
نمایندگان زنان با رئیس مجلس ملاقات کردند، آنها طپانچههای خود را به رئیس نشان دادند، نقابها را پاره کردند و به دور افکندند و گفتند اگر نمایندگان در برقرار داشتن شرف ملت ایران تردید نمایند، خود و شوهران و فرزندان خود را خواهند کشت.
مجلس دو هفته بعد با حمله روسها از پا درآمد. در آن ساعات حزنانگیز و دهشتناک که خوف حبس و زجر و تبعید بر مردان راه یافته بود، زنان از انجام وظایف خود کوتاهی نکردند و از مردان عقب نماندند.
روسها که نتوانسته بودند مجلس را مرعوب نمایند، حکم به اشغال شمال ایران دادند.
منبع: بحران مشروطیت در ایران، حسین آبادیان
در واپسین روزهای عمر مجلس دوم مشروطه، وقایع سیاسی ایران به گونهای پیش رفت که 300 زن با طپانچه به سراغ نمایندگان مجلس رفتند تا آنها را از تن دادن به مطالبات دولت روسیه بازدارند.
آفتاب: در جریان فشارهای دولت روسیه بر نمایندگان مجلس دوم مشروطه، وقتی شایع شد که نمایندگان مجلس اولتیماتوم روسیه {در خصوص عزل مورگان شوستر و منع استخدامم کارشناس خارجی بدون استخدام روسها و انگلیسیها} را پذیرفتهاند و اهالی پایتخت دچار تفرقه شدهاند، 300 زن در چادرهای سیاه و روبند به حرکت درآمدند، بسیاری از ایشان در زیر لباس یا آستینهای خود طپانچه ها پنهان داشتند. اینها یکسره به مجلس رفتند، در آن جا جمع شدند و از رئیس مجلس خواستند به آنها اجازه دهد وارد پارلمان شوند.
نمایندگان زنان با رئیس مجلس ملاقات کردند، آنها طپانچههای خود را به رئیس نشان دادند، نقابها را پاره کردند و به دور افکندند و گفتند اگر نمایندگان در برقرار داشتن شرف ملت ایران تردید نمایند، خود و شوهران و فرزندان خود را خواهند کشت.
مجلس دو هفته بعد با حمله روسها از پا درآمد. در آن ساعات حزنانگیز و دهشتناک که خوف حبس و زجر و تبعید بر مردان راه یافته بود، زنان از انجام وظایف خود کوتاهی نکردند و از مردان عقب نماندند.
روسها که نتوانسته بودند مجلس را مرعوب نمایند، حکم به اشغال شمال ایران دادند.
منبع: بحران مشروطیت در ایران، حسین آبادیان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر